یک زمانی، دور، دورِ وبلاگ نویسی بود و اینجا صفایی داشت. مطلب می نوشتیم و ثبت می کردیم و نظر می خواندیم و نظر می گذاشتیم و. وبلاگ نویس ها همه با شور خاصی مطلب می نوشتند و حرف دل و دغدغه خود را بدون هیچ آرایشی ثبت می کردند. آن روز ها.
ادامه مطلب
️از تابستان عریانی رسیدیم به پاییز عاشقی، به مهر بیپایان، به سال نو عاشقان. بوی عود و عطر کندر و اسپند فضای کوچه را پر کرده بود. مثل همیشه با اضطراب از خانه به سمت خیابان راه افتادم. به خیابان رسیدم و سری چرخاندم، اما دیگر خبری از رنگینکمانها در کوچه و خیابان نبود، سر هر کوچه که می رفتی.
ادامه مطلب
روحیّهی جهادی را بر روحیّهی تافتهی جدابافته بودن ترجیح بدهید. یکی از خطراتی که گریبان کسانی را که یک امتیازی دارند میگیرد، این است که احساس کنند تافتهی جدابافتهاند، احساس کنند یک سر و گردن از همه بالاترند؛ این خطر بزرگی است، این یک خطر شخصیّتی است، یک بیماریِ .
ادامه مطلب
درباره این سایت